در حالی که رژیم صهیونیستی هر روز با رجزخوانی‌های کودکانه، ایران و دیگر کشورهای مقتدر منطقه را تهدید به حمله‌ی نظامی می‌کند، روز ۲۳ آوریل ۲۰۲۵ نشان داد که این هیولای رسانه‌ای، در عمل حتی از خاموش کردن یک آتش ساده در دل سرزمین‌ غصب‌شده‌اش هم ناتوان است.

آتش‌سوزی گسترده‌ای که شهرک‌های بیت‌شمش و حومه اورشلیم را درنوردید، به وضوح ناتوانی اسرائیل در مدیریت بحران‌های طبیعی را عیان کرد. بیش از ۲۹۰۰ هکتار از اراضی در آتش سوخت، حمل‌ونقل فلج شد، هزاران شهرک‌نشین آواره شدند و دولت اسرائیل در یک نمایش تمام‌عیار از بی‌برنامگی و آشفتگی، دست به دامن کمک‌های بین‌المللی شد.

رژیمی که مدعی است می‌تواند در کمتر از ده دقیقه تأسیسات هسته‌ای ایران را نابود کند، چگونه است که برای مهار یک حریق داخلی نیازمند کمک فرانسه می‌شود؟
آیا واقعاً چنین موجودیتی توان درگیری با یک قدرت منطقه‌ای را دارد، یا تمام این تهدیدها پوششی است بر بی‌کفایتی‌های ساختاری و بحران مشروعیت داخلی‌اش؟

آتش قضاوت مردم: کارما یا انتقام الهی؟

در شبکه‌های اجتماعی، کاربران منطقه و جهان این واقعه را نه صرفاً یک آتش‌سوزی طبیعی، بلکه پاسخ طبیعت یا تقدیر به رژیمی دانستند که در غزه و کرانه باختری از کودک‌کشی ابایی ندارد. از «تازیانه خداوند» گرفته تا «انتقام خون کودکان بی‌پناه»، موجی از خشم و طعنه فضای مجازی را پر کرده است.

در پلتفرم X، برخی کاربران عرب نوشتند: «این همان خانه‌های پوشالی است که خداوند وعده ویران شدنش را داده بود.» یکی دیگر نوشت: «کسی که خانه دیگران را با بمب می‌سوزاند، نباید انتظار خاموش شدن آتش خانه خود را داشته باشد.»

ساختار فاسد، پاسخ ناکارآمد

گزارش‌هایی مبنی بر دست داشتن خود صهیونیست‌ها در برخی از این آتش‌سوزی‌ها، فرضیه‌ای خطرناک را مطرح کرده: رژیمی که برای پیشبرد اهداف سیاسی‌اش از ریختن خون کودکان دریغ ندارد، آیا از سوزاندن بخشی از خاک خود هم ابایی دارد؟

در سایه این بحران، اختلافات درون اسرائیل نیز شدت یافته است. ناتوانی در مدیریت بحران، فروپاشی انسجام اجتماعی، و شکاف عمیق میان شهرک‌نشینان و عرب‌های سرزمین‌های اشغالی، چهره واقعی «تنها دموکراسی خاورمیانه» را بیش از پیش عریان کرده است.

رژیمی که برای تهدید ساخته شده، نه برای بقا

اگر تا دیروز کسی فریب تبلیغات صهیونیستی را می‌خورد و اسرائیل را قدرتی شکست‌ناپذیر در عرصه نظامی می‌پنداشت، امروز می‌تواند نقاب از چهره‌ی واقعی‌اش بردارد: رژیمی که نه آمادگی جنگ دارد و نه توان مهار یک آتش‌سوزی گسترده را؛ و به‌جای انسجام ملی، اسیر فساد، ناکارآمدی و دروغ‌های ایدئولوژیکی است که خود بافته است.

این آتش‌سوزی، در حقیقت پرده‌ای از آینده محتوم اسرائیل بود: سوختن در آتش ناتوانی خودساخته.

وقتی تجهیزات آتش‌نشانی‌اش به اندازه جنگنده‌هایش نمایشی و بی‌اثر است، تهدید نظامی‌اش نیز تنها برای ترساندن افکار عمومی به کار می‌آید، نه نبردی واقعی.