به قلم مرتضی سبحانی نیا

در روزهای اخیر، برخی رسانه‌های خارجی با روایتی یک‌سویه و هدفمند از حادثه تیراندازی در شهرستان خمین، تلاش کرده‌اند احساسات عمومی را تحریک کرده و نهادهای امنیتی جمهوری اسلامی را به خشونت بی‌ضابطه متهم کنند.

مطابق روایت این رسانه‌ها، «نیروهای جمهوری اسلامی به سوی دو خودروی غیرنظامی آتش گشوده و چهار شهروند، از جمله یک کودک پنج‌ساله، را کشته‌اند.»
اما اگر روایت را با نگاهی دقیق‌تر و واقع‌گرایانه‌تر بخوانیم، حقیقت می‌تواند چنین باشد:

در منطقه‌ای با وضعیت هشدار امنیتی، و تنها چند روز پس از درگیری‌های سنگین جنگ ۱۲ روزه، یک خودروی عبوری بدون توجه به فرمان ایست نیروهای امنیتی به مسیر خود ادامه داده، و پس از هشدارها، هدف قرار گرفته است.
در این روایت، سؤال اصلی آن است که چرا سرنشینان خودرو در شرایط جنگی، به هشدار و فرمان نیروهای حافظ امنیت ملی توجه نکرده‌اند؟

اینجا تفاوت روایت‌ها، تفاوت جایگاه حمله و دفاع است؛ تفاوت میان رسانه‌ای که مدافع امنیت است با رسانه‌ای که مأمور تضعیف آن است.

در این میان، سانسور عمدی اطلاعاتی نظیر علت بی‌توجهی به فرمان ایست، ماهیت خودرو، و هشدارهای قبلی، خود نشانگر نوعی مهندسی ادراک و بازی خطرناک با حقیقت است.
اتهام‌زنی به نیروهای امنیتی بدون تحلیل بافت میدانی و شرایط اضطراری منطقه، نه دفاع از حقوق شهروندی، بلکه حمله‌ای است به امنیت ملی ایران.

مردم ایران مستحق رسانه‌ای هستند که در روایت حقیقت، منصف و ملی بیندیشد، نه بلندگوی پروژه‌های بی‌ثبات‌ساز فراملی.